کلمات اختصاری که برای صفحه نمایش موبایل به کار برده میشوند، ممکن است کمی گیجکننده به نظر برسند ولی اگر مایلید معنی این اعداد و کلمات اختصاری را بدانید، کاریان همراه این کار را برایتان آسان کرده. آیا دوست دارید بدانید هر صفحهنمایش برای چه کاری بهتر است و اینکه تفاوت اعداد رزولوشن چه معنایی دارد؟ برای آشنایی با ویژگیهای بهترین صفحه نمایش های موبایل با ما همراه باشید.
انواع پنل برای صفحه نمایش موبایل
در سالهای اخیر، صفحه نمایش موبایل های هوشمند با حروف مخفف متعددی نامگذاری شدهاند که هرکدام نشاندهنده تکنولوژی متفاوتی هستند: AMOLED, LCD, LED, IPS, TFT, PLS, LTPS, LTPO … و این لیست در حال گسترش است.
از آنجایی که تکنولوژیهای حال حاضر برای نامگذاری حجم زیاد و متنوع قطعات کافی نبودند، تولیدکنندگان قطعات و گوشیهای هوشمند، نامهای متمایزتری مانند سوپر رتینا XDR و آمولد دینامیک را برگزیدهاند که باعث سردرگمی بیشتر مشتریان شده است. بنابراین خوب است که نگاهی به اصطلاحات مربوط به صفحه نمایش گوشی های هوشمند بیندازیم و این اسامی را رمزگشایی کنیم.
انواع مختلف نمایشگر در گوشیهای هوشمند استفاده شدهاند، از LCD, OLED, AMOLED, Super AMOLED, TFT, IPS تا چند مورد دیگر که این روزها زیاد مورداستفاده قرار نمیگیرند از جمله TFT-LCD. یکی از نمایشگرهایی که این روزها در بسیاری از گوشیهای پایین رده و بالارده استفاده میشود، IPS-LCD است.
ولی این اسامی چه معنایی دارند؟
بهطور خلاصه، فناوریهای موجود در بازار برای صفحه نمایش موبایل ، دو نوع هستند: LCD و OLED.
هرکدام از این دو نوع، مدل ها و ساختارهای متفاوتی دارند که باعث شده اسامی مخفف بیشتری (مشابه تلویزیونها) به وجود بیایند؛ از جملهLED ، QLED و miniLED که همگی از انواع تکنولوژی LCD هستند.
نمایشگر LCD چیست؟
السیدی، مخفف کلمه نمایشگر کریستال مایع است و این نام به کریستالهای مایع که با نور زمینه روشن شدهاند، اطلاق میشود. فراگیری و قیمت نسبتاً پایین آنها، باعث شده که در گوشیهای هوشمند و بسیاری از دستگاههای دیگر هم به کار گرفته شوند.
ال سی دی ها در برابر نور مستقیم آفتاب، عملکرد مناسبی دارند زیرا کل نور نمایشگر از پشت گرفته میشود؛ ولی نمایش رنگها نسبت به نمایشگرهایی که به نور زمینه نیاز ندارند، وضوح کمتری دارد.
در گوشیهای هوشمند، هم نمایشگر TFT و هم نمایشگر IPS وجود دارد. TFT مخفف ترانزیستور باریک فیلمی است؛ نوع پیشرفتهای از السیدی که از ماتریس فعال استفاده میکند. ماتریس فعال یعنی هر پیکسل به تنهایی به یک ترانزیستور و یک خازن متصل است.
مزیت اصلیTFT، قیمت تولید نسبتاً پایین و کنتراست افزایشیافته آن در مقایسه با السیدیهای قدیمی است. ایرادTFT، نیاز به انرژی بالاتر نسبت به LCDهای دیگر، زاویه دید با گستردگی پایینتر و بازتولید رنگهاست. به این دلایل و همچنین قیمت کاهشیافته گزینههای دیگر باعث شده که TFT دیگر در گوشیهای هوشمند استفاده نشود.
نمایشگر IPS چیست؟
تکنولوژیIPS، مشکلی که نمایشگرهای نسل اول ال سی دی داشتند را با استفاده از تکنولوژی TN حل کرده است: جایی که وقتی از اطراف به نمایشگر نگاه کنید، رنگها به هم ریخته میشوند؛ مسئلهای که در گوشیها و تبلتهای ارزانتر هم وجود دارد.
در پنلهایIPS، کریستالهای مایع در نمایشگر کار گذاشته شدهاند که باعث میشود زاویه دید بهتری ارائه دهد؛ معمولاً در تلویزیونهایی با زاویه دید ۱۷۸ درجه، که این هم یک ویژگی دیگر نمایشگرهای IPS است. یک ویژگی دیگر نمایشگرهای IPS در مقایسه با دیگر تکنولوژیهای ال سی دی، بازسازی رنگ با کیفیتی بالاست که دلیل استفاده از این پنلها در مانیتورهای مشاغل مرتبط با ویرایش تصویر را توضیح میدهد.
نمایشگرهای PLS ال سی دی
نام این تکنولوژی مشابه IPS است و ماهیت عملکرد پایه آنها هم شبیه است. این تکنولوژی که توسط نمایشگر سامسونگ ارتقاء یافته، همان ویژگیهای نمایشگرهای IPS را دارد: بازسازی رنگ و زاویه دید خوب؛ ولی سطح کنتراست آن نسبت به نمایشگرهای OLED و LVD/VA پایینتر است.
مطابق صفحه نمایشهای سامسونگ، هزینه تولید پنلهای PLS کمتر است، نرخ شفافیت بالاتری دارد و حتی زاویه دید آن نسبت به رقبایش، یعنی پنل های IPS نمایشگرهای الجی، بهتر است. در نهایت، چه پنل PLS به کار گرفته شود چه پنلIPS، مسئله اصلی انتخاب تولیدکننده قطعه است.
نمایشگر ال ای دی بهتر است یا ال سی دی؟
مزیت LEDها، توان مصرفی بسیار پایین آنهاست. به همین دلیل، فعالان حوزه بازاریابی درباره تلویزیونها بیشتر بر این مسئله تاکید دارند تا گوشیهای هوشمند که اندازه نمایشگر کوچکتری دارند. از جهت دیگر، عملکرد نور زمینه، ارائه سطح کنتراست را برای نمایشگرهای LCD و LED سخت میکند که همین مورد برای نمایشگرهایOLED، مسئلهای رقابتی است؛ زیرا کنترل نور توسط هر پیکسل انجام نمیشود، بلکه نواحی مشخصی روی نمایشگر این وظیفه را بر عهده دارند.
نمایشگر AMOLED چیست؟
آمولد، مخفف ماتریس فعالی از دیودهای اُرگانیک تابنده نور است. شاید پیچیده به نظر بیاید، ولی در واقع اینطور نیست. قبل از این، ماتریس فعال در تکنولوژی TFT ال سی دی هم وجود داشته و OLED هم اصطلاحی برای تکنولوژی نمایشگر باریک فیلمی است.
آمولد، مادهای ارگانیک است که همانطور که از نامش پیداست، با عبور جریان از آن، نور را منتشر میکند. برخلاف پنلهای LCD که نور پسزمینه دارند، نمایشگرهای OLED همیشه خاموش هستند مگر اینکه هر پیکسل نور الکتریکی داشته باشد. این یعنی در نمایشگرهایOLED، رنگ مشکی خلوص بالاتری دارد و زمانی که رنگهای تیره و مشکی روی صفحه نمایش داده شوند، مصرف انرژی پایینتر است. ولی توان مصرفی تمهایی با رنگ روشن، در صفحههای آمولد، بسیار بالاتر از همان تمها در LCD است. هزینه ساخت صفحههای OLED هم نسبت به LCD بالاتر است.
از آنجایی که پیکسلهای مشکی در نمایشگر OLED خاموش هستند، نسبت کنتراست هم در مقایسه با نمایشگرهای LCD بالاتر است. نمایشگرهای آمولد، نرخ نوسازی بسیار بالایی نیز دارند، ولی در برابر تابش مستقیم آفتاب، مانند نور پس زمینه LCDها، قابلدید نیستند. مشکل سوختگی تصویر و افت انرژی دیودها (به دلیل ارگانیک بودن آنها) هم مسائلی است که باید در نظر گرفته شوند.
نکته مثبت این مسئله این است که نمایشگرهای آمولد میتوانند باریکتر از نمایشگرهای LCD باشند (چون به لایهای برای نور پسزمینه نیاز ندارند) و میتوانند قابل انعطاف باشند.
OLED ،AMOLED و Super AMOLED چه تفاوتی دارند؟
اولد، مخفف دیودهای نورده ارگانیک است. یک نمایشگر OLED شامل صفحات الکترومینسنت است که مزیت اصلی آن یعنی تولید نور باعث میشود به نور پس زمینه نیازی نباشد و میزان انرژی مورد نیاز کاهش یابد. زمانیکه نمایشگرهای OLED در گوشیهای هوشمند یا تلویزیونها مورد استفاده قرار بگیرند، بهعنوان نمایشگرهای AMOLED از آنها نام برده میشود.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، AM در اول کلمه AMOLED ، مخفف ماتریس فعال است که با ماتریس غیرفعال در OLED متفاوت است؛ هرچند استفاده از اینها در گوشیهای هوشمند رایج نیست.
سوپرآمولد نامی است که سامسونگ برای نمایشگرهایش انتخاب کرده است که قبلاً فقط در مدلهای رده بالا استفاده میشد، ولی اکنون در مدلهایی با مشخصات معمولیتر هم استفاده میشود. مانندLCDهایIPS، سوپرآمولد مدل ارتقایافته آمولد است که با لایه پاسخدهی لمسی کاملتر شده و در خود نمایشگر قرار گرفته است، نه در بالای صفحه.
در نتیجه، نمایشگرهای سوپرآمولد نور آفتاب را بهتر از نمایشگرهای آمولد کنترل میکنند و به توان کمتری هم نیاز دارند. همانطور که از نام آن مشخص است، سوپرآمولد ورژن ارتقایافته آمولد است. این هیاهو فقط برای جلب توجه و بازاریابی نیست؛ نمایشگرهای سامسونگ از بهترینهای این بازار هستند.
یکی از جدیدترین تحولات تکنولوژی، آمولد دینامیک نامگذاری شده است. سامسونگ هنوز جزئیاتی از اینکه این اصطلاح چه معنایی دارد را منتشر نکرده ولی تاکید کرده که پنلهایی با این مشخصه، دارای اعتبارنامه HDR10+ هستند که از کنتراست و رنگهای بیشتری پشتیبانی میکنند و همچنین برای دیدی بهتر، میزان نور آبی در آنها کاهش یافته است.
به همان روش، اصطلاح fluid AMOLED / آمولد مایع هم توسط شرکت وان پلاس برای پیشرفتهترین دستگاههایش به کار گرفته شده که تاکید آن بر نرخ نوسازی بالاست که باعث شده حرکت تصاویر بر روی صفحه نمایش موبایل روانتر باشد.
نمایشگرهای تاشو و قابل چرخش
یکی دیگر از مزایای نمایشگرهای OLED این است: با کنار گذاشتن لایه روشنایی، این قطعه نه تنها میتواند باریکتر شود بلکه انعطاف بیشتری نیز خواهد داشت. این تکنولوژی در حال حاضر در گوشیهایی که نمایشگرهای تاشو دارند، استفاده شده و در دستگاههای فرضی که نمایشگر قابل چرخش دارند هم به کار گرفته میشود.
این تکنولوژی، اولین بار در Royole FlexPai معرفی شد که به پنل OLED مجهز بود؛ پنلی که توسط شرکت چینی BOE ارائه شده بود و سپس در هوآوی Mate X و موتورولا Razor 2019 استفاده شد، که هردو آنها هم از پنل ساخت شرکت BOE بهره میبردند. گوشیهای سری فلیپ و فولد سامسونگ هم از قطعه ارائه شده توسط خط تولید نمایشگر سامسونگ استفاده میکنند.
درباره رتینا و سوپر رتینا XDR چه میدانیم؟
تراکم پیکسلی یکی از مواردی بود که اپل در سال ۲۰۱۰، زمانیکه آیفون ۴ را عرضه کرد، بر آن تأکید داشت. شرکت، نمایشگر ال سی دی استفاده شده در گوشی هوشمند (LED, TFT, IPS) را نمایشگر رتینا نامگذاری کرد که به دلیل وضوح بالای صفحه استفاده شده (960 در 640 پیکسل در آن زمان) در نمایشگر 3.5 اینچی بسیار مورد توجه قرار گرفت.
این نام که توسط واحد بازاریابی اپل ابداع شده، به نمایشگرهایی اطلاق میشود که طبق نظر شرکت، که چشم انسان نتواند از فاصلهای عادی هر پیکسل را به تنهایی تشخیص دهد. درمورد آیفونها این اصطلاح به نمایشگرهایی اطلاق میشد که تراکم پیکسلی آنها بیشتر از ۳۰۰ نقطه در هر اینچ باشد.
از آن زمان، سازندگان دیگر هم از این روش پیروی کردند و پنلهایی را به کار گرفتند که رزولوشن بالاتری داشتند. مثلاً، آیفون ۱۲ مینی تراکم پیکسلی ۴۷۶ دارد، درحالی که مدلهایی مثل سونی اکسپریا ۱، تراکم پیکسلی ۶۴۳ را عرضه کردهاند.
اپل برای اینکه از دیگر رقبا متمایز باشد، اصطلاح سوپر رتینا را وارد بازار کرد، که در واقع نمایشگرهای OLED هستند که در آیفون X به کار رفتهاند. همچنین این اصطلاح به صفحه نمایشهایی اشاره میکند که نرخ بالای کنتراست و وضوح رنگی دارند که صاحبان گوشیهای گلکسی سری S از آن لذت میبرند. این مورد، حتی در بعضی از گوشیهای قدیمیتر نوکیا هم دیده شده بود.
همزمان با عرضه آیفون ۱۱ پرو، اصطلاح دیگری هم معرفی شد: سوپر رتینا XDR. آیفون ۱۱ پرو در عین اینکه هنوز از پنل OLED، که توسط نمایشگر سامسونگ یا الجی تهیه شده، استفاده میکرد، مشخصات فنی بالاتری در زمینه کنتراست ارائه کرد: این گوشی با نسبت ۲۰۰۰۰۰۰ به ۱ و سطح روشنایی ۱۲۰۰ نیت، بهطور ویژه برای نمایش محتوا در فرمت HDR، بهینهسازی شده بود.
شرکت اپل برای دلجویی از خریداران آیفون XR و آیفون ۱۱، که هنوز از پنلهای ال سی دی استفاده میکنند، اصطلاح جدید رتینای مایع / liquid Retina را برای نمایشگرهای استفادهشده در این گوشیها به کار برد. این اصطلاح بعدها برای مدلهای آیپد پرو و آیپد ایر هم استفاده شد. طبق استانداردهای شرکت، این اصطلاح برای نمایشگرهایی به کار میرود که وضوح و طیف رنگی بالایی داشته باشند.
نیتها (Nits) و سطح روشنایی
نیت یا کندلا در هر مترمربع در سیستم بینالمللی، واحد اندازهگیری لومینسانس (تابناکی) است؛ یعنی شدت نور ساطع شده. در صفحه نمایش ها و مانیتورهای موبایل های هوشمند، این مورد تعیینکننده شدت روشنایی است؛ هرچقدر بالاتر باشد، میزان نور ساطعشده توسط صفحهنمایش شدیدتر خواهد بود.
نرخ نوسازی: ۶۰ هرتز، ۹۰ هرتز و ۱۲۰ هرتز به چه معناست؟
موردی که در گوشیهای رده بالای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ و حتی در بعضی گوشیهای میانرده محبوب است، اصطلاحات ۹۰ هرتزی و ۱۲۰ هرتزی است. هر اندازهگیری مشابه در هرتز، نشاندهنده نرخ نوسازی پنل است؛ چه در LCD و چه در OLED. هرچه این مقدار بالاتر باشد، فریم های بیشتری در ثانیه روی صفحه نمایش موبایل نشان داده میشود. در نتیجه، تصاویر متحرک روی صفحه، در مقایسه با نمایشگرهایی با نرخ نوسازی ۶۰ هرتزی، که هنوز هم نرخی استاندارد برای نمایشگرهای موجود در بازار هستند، روانتر خواهند بود. چه در هنگام استفاده عادی و چه در هنگام بازی.
تدبیری که در سال ۲۰۱۷ برای جلب مشتری به کار گرفته شد، در زمان عرضه Razor Phone بود که توانست نمونهای موفق به حساب بیاید، حتی با اینکه عمر باتری آن پایین بود. برای اینکه حداکثر استفاده از این ویژگی صورت بگیرد، سازندگان نمایشگرهایی به کار گرفتند که نرخ نوسازی آنها متفاوت بود و با توجه به محتوای نمایش داده شده، تطبیق داده میشد. مثلا برای بیشتر فیلمها، ۲۴ فریم در ثانیه، برای ضبط فیلمهای خانگی ۳۰ یا ۶۰ فریم در ثانیه.
همین واحد اندازهگیری برای نرخ نمونهبرداری هم استفاده شد. این مقدار، تعداد دفعاتی که صفحهنمایش میتواند چنین touchهایی را ثبت کند، نشان میدهد که منجر به پاسخدهی سریعتر گوشی میشود.
TFT، LTPS، LTPO و IGZO
نامهای اختصاری دیگری هم وجود دارند که زیاد رایج نیستند و معمولاً برای کمپینهای تبلیغاتی گوشیهای هوشمند مورد تأکید قرار میگیرند.
TFT (Thin Film Transistor)
نوعی نمایشگر ال سی دی که از لایه نیمهرسانای نازک روی پنل بهره برده است و امکان کنترل فعال شدت رنگ را در هر پیکسل فراهم میکند و مفهومی شبیه به ماتریس فعال در نمایشگرهای آمولد دارد. این مورد در پنلهای TN, IPS/PLS, VA/PVA/MVA استفاده شده است.
(LTPS (Low Temperature PolySilicon
نوعی TFT برپایه تکنولوژی سیلیکون آمورف a-Si است که رزولوشن بالاتر و توان مصرفی پایینتری نسبت به صفحه نمایشهای قدیمی TFT دارد.
IGZO (Indium Gallium Zinc Oxide)
یک ماده نیمهرسانا که در فیلمهای TFT استفاده شده که امکان رزولوشن بالاتر و توان مصرفی کمتر را فراهم میکند و در انواع صفحه نمایشهای ال سی دی و (TN, IPS, VA) و نمایشگرهای OLED عمل میکند.
LTPO( Low Temperature Polycrystaline Oxide)
این تکنولوژی که توسط شرکت اپل گسترش پیدا کرد، هم در نمایشگرهای OLED استفاده میشود و هم در نمایشگرهای LCD؛ زیرا این تکنولوژی تکنیکهای LTPS و IGZO را باهم ترکیب کرده است. در نتیجه، توان مصرفی پایین میآید. این تکنولوژی در اپل واچ ۴ و سامسونگ گلکسی S21 اولترا استفاده شده است.
نمایشگرهایی آینده: میکرو ال ای دی
درمیان تلویزیونها، برجستهترین ویژگی همیشه miniLED بوده است که از نواحی روشنایی افزونی در پسزمینه بهره میبرد و در عین حال از پنل LCD استفاده میکند. زمزمههایی به گوش میرسد که گوشیها و ساعتهای هوشمند هم بهزودی به این فناوری microLED مجهز خواهند شد، که با نمایشگرهایLCD و LED کاملاً متفاوت است و ویژگیهایی مشابه به OLED دارد.
یک نمایشگر microLED ، دارای دیود ساطعکننده نور برای زیر هر پیکسل در صفحهنمایش است که معمولاً در هر نقطه، یک سری دیود قرمز، سبز و آبی وجود دارند. این احتمال وجود دارد که از نوعی ماده غیرآلی مانند گالیوم نیترید استفاده شود.
با استفاده از تکنولوژی ساطعکننده نور، نمایشگرهای microLED به استفاده از نور پسزمینه نیاز ندارد، زیرا هر پیکسل به تنهایی خاموش میشود. نتیجه، بسیار جالب است: چشمهای شما همان سطح کنتراست در نمایشگرهای OLED را شاهد خواهد بود و دیگر خطر ماندگاری تصویر و سوختگی دیودهای ارگانیک پیش نمیآید.
یک مزیت دیگر در تکنولوژی microLED، توان نمایش تصاویر با سطح روشنایی بالاتر است که درعین حال از توان مصرفی پایینتر هم بهره میبرد. این فناوری، نقاط قوت پنلهای OLED و LCD را باهم ترکیب کرده است.
از جهت دیگر، استفاده از دیودهای متعدد برای هر پیکسل، چالشی در کوچکسازی قطعات محسوب میشود. مثلا رزولوشن Full HD، بیش از ۲ میلیون پیکسل دارد که نیازمند ۶ میلیون LED میکروسکوپی است که از ساختار قدیمی RGB (قرمز، سبز و آبی) استفاده میکند.
این یکی از دلایلی است که علت به کارگیری چنین فناوری را در طیفی محدود توضیح میدهد. این فناوری را عمدتاً در صفحه نمایش های بزرگ ۷۵ و ۱۵۰ اینچی خواهید دید که امکان رزولوشن 4k را برای شما فراهم میکند. (رزولوشن ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ که نزدیک به ۸.۳ میلیون پیکسل و ۲۴.۸ میلیون زیرپیکسل RGB دارد). این تعداد پیکسل بسیار زیاد است.
مورد دیگری که باید ملاحظه شود، قیمت است؛ ۱۷۰ میلیون وون کره (حدود ۱۵۰,۳۳۰ دلار آمریکا) مطمئنا مبلغ زیادی برای یک نمایشگر ۱۱۰ اینچی است.
کدامیک بهتر است: LCD ، LED یا AMOLED؟
در سالهای اخیر، هر تکنولوژی مزایا و معایب خود را داشته است. نمایشگرهای OLED مخصوصا با به کارگیری قطعهای در گوشیهای رده بالای پرچمدار، توانستهاند بر دیگر نمایشگرها برتری داشته باشند. محبوبیت آنها، بعد از عرضه آیفون X بیشتر شد و جایگاه پنلهای OLED را در حوزه محصولات پریمیوم را تقویت کرد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، صفحه نمایش های OLED و AMOLED، از سطح کنتراست متنوعی برخوردارند که نتیجه کنترل روشنایی هر پیکسل به تنهایی بوده است. نتیجه دیگر آن، بازسازی واقعیتر رنگ مشکی و توان مصرفی پایین در هنگام تماشای تصاویر تیره است، که این مسئله به بهبود دارک مود یا حالت تاریک در گوشیهای هوشمند هم کمک کرده است.
نکته منفی این است که هزینه ساخت صفحهنمایشهای OLED بالاتر است و افراد کمتری هم آن را تولید میکنند. این نمایشگرها، تحت سلطه سامسونگ و ال جی در کره جنوبی و در جایگاه سوم، شرکت چینی BEO و چند سازنده چینی دیگر هستند که تقاضا برای این نوع نمایشگرها را در مقایسه با پنلهای LCD، تامین میکنند.
به علاوه، ممکن است دیودهای ارگانیک در صفحهنمایشهای OLED، به مرور زمان تواناییشان برای تغییر ویژگیها را از دست بدهند و این زمانی اتفاق میفتد که یک تصویر برای مدت زمانی طولانی روی صفحه نمایش داده شود. این مشکل به سوختگی تصویر معروف است و زمانی خودش را نشان میدهد که تنظیمات روشنایی برای زمانی طولانی در سطح بالا باشد.
با اینکه این احتمال واقعا بالاست، ولی روی بسیاری از کاربران تاثیری نداشته و آنها این مشکل را با مشکلی مشابه یعنی ماندگاری تصویر که معمولا موقت است و بعد از چند دقیقه خودبهخود رفع میشود، اشتباه میگیرند.
مزیت اصلی نمایشگرهای LCD، هزینه ساخت پایین آنهاست که با توجه به حجم بالای محصولات و قیمتهای رقابتی در بازار مسئله مهمی است. بعضی برندها مثلا شیائومی نوت ۱۰ تی بجای استفاده از پنل OLED، از این موضوع استفاده کردهاند تا ویژگیهای مشخصی را در اولویت قرار دهند؛ از جمله نرخ نوسازی بالاتر.
باید این را به یاد داشته باشیم که در همه قطعات، صفحهنمایشهای LCD و AMOLED با ویژگیها و کیفیتهای متفاوت وجود دارند که با راههای مختلف به قیمت مشخصی میرسند. بحث در این باره بسیار طولانی است و همیشه موضوع داغی برای مباحثه بوده.
شما درباره این موضوع چگونه فکر میکنید؟ آیا نوع خاصی از صفحه نمایش را برای موبایل ترجیح میدهید؟ آیا تکنولوژیهای دیگری را در ارتباط با انواع صفحه نمایش موبایل میشناسید که در این مطلب به آنها اشاره نشده است؟ نظراتتان را برایمان بنویسید!